هر رابطهای یک چرخه دارد. در ابتدا، شما عاشق همسرتان میشوید. مدام منتظر تماسها و نوازشهایش هستید و خصوصیات و شخصیت همسرتان برایتان جذابیت زیادی پیدا میکند.
اینکه عاشق همسرتان شوید کار سختی نیست. درواقع، تجربهای بیاختیار است که هیچ چیز آن دست خودتان نیست.
درمورد آدمهای عاشق گاهی میگویند در دام عشق افتاده است. به تصویری که این جمله به ذهنتان میآورد فکر کنید. نشان میدهد که هیچ چیز دست خودتان نبوده است و ناغافل و بدون کنترل و اراده خودتان در آن اسیر شدهاید!
عاشق شدن آسان است. عاشق شدن تجربهای منفعل و خودبهخودی است.
اما بعد از گذشت چند سال از ازدواج، آن رضایتمندی و شادی اوایل ازدواج ناپدید میشود. این چرخه طبیعی هر رابطه است. شاید کُندتر اتفاق بیفتد اما حتماً میافتد. تماسهای تلفنی کمکم آزاردهنده میشوند (اگر تماسی وجود داشته باشد!)، ناز و نوازش عاشقانه همیشه خوشایند نیست و خصوصیات همسرتان خیلی وقتها نهتنها به نظرتان جذاب نمیآید بلکه دیوانهتان میکند.
علائم این مرحله در هر رابطه متفاوت است اما اگر به ازدواج خودتان فکر کنید، متوجه یک تفاوت شگرف بین مرحله اولیه و مرحله راکدتر یا حتی عصبانیتر خواهید شد.
مابقی ادامه مطلب